شما باید صمیمی باشید
زندگی صمیمانه لذت بخش است. وقتی شما می توانید ارتباطی صمیمانه برقرار کنید،به شما پیشنهادهای جالبی داده می شود.ازدواجی مناسب.شغلی عالی.فکری نو و خلاق.برنامه ای تفریحی و...
فکر می کنم شما بارها شاهد بوده اید که اشخاصی در کمترین زمان،چنان در دیگران تأ ثیر مثبت و خوبی گذاشته اند که به راحتی برای درخواستهای بزرگ،پاسخ مثبت دریافت کرده اند و حال آنکه افراد دیگری،علیرغم ارتباط طولانی چنین شانسی نداشته اند.آنتونی رابینز در کتاب خود،ماجرایی را شرح می دهد که مضمون بسیار جالبی دارد:ازده نفر می خواهند که به ایالتهای دیگر بروند و بدون آشنا،پارتی،ضامن و معرف و حتی کارت شناسایی از بانک آن ایالت وام بگیرند و از این عده تنها یکی دو نفرکه قادر بودند ارتباطی صمیمانه و تأثیر گذار،برقرار کنند،موفق می شوند.
ارتباط صمیمانه،شما را سریع تر و راحت تر به هدف می رساند.
نیازهایتان را بر آورده می کند.
شما را در پرتو پیشنهادهای جالب توجه قرار می دهد.
شما را دوست داشتنی تر و خواستنی تر می کند.
شما را مؤثرتر،مفیدتر و با نفوذتر می کند.و...
انتقال اطلاعات:صمیمی و پر نفوذ
در هر ارتباطی،مسلماً شما قصد دارید اطلاعاتی را به مخاطبتان انتقال دهید یا از او بگیرید.
پدری می خواهد فرزندش را راهنمایی کند،دختری از مادرش چیزی در خواست می کند و...
یکی از پایه های اساسی صمیمیت و تأثیر گذاری،انتقال درست اطلاعات است. به ویژه آنکه شما زمان کمی برای آن دارید.والدین-فرزندان-مشتریها-رئیسان و بسیاری از کسانی که مخاطب ما هستند،کم حوصله اند.شما باید قادر باشید در کوتاهترین زمان و به بهترین و مؤثرترین شیوه یا شیوه های ممکن،اطلاعاتتان را انتقال دهید.
شیوه های انتقال
ما اطلاعاتمان را از سه راه به مخاطب خود منتقل می کنیم:
الف-کلام:بیشتر ارتباطهای ما از راه کلام صورت می گیرد و شما غالبأ برای انتقال مطالب خود،سخن می گویید.تحقیقات نشان داده است که تنها %7 اطلاعات ما از طریق کلام منتقل می شوند.اگر مخاطب یا مخاطبین شما بی توجهند یا حواسشان پرت است یا به عالم هپروت رفته اند،و یا مدام خمیازه می کشند، اغلب به خاطر این است که شما صرفاً صحبت می کنید و در بیان ضعف دارید، یعنی از راه های دیگر انتقال اطلاعات که مجموعاً%93 انتقال از راه آنها صورت می گیرد،بهره نمی جویید.به خاطر داشته باشید اگر چه کلام، اولین راه برقراری ارتباط است، اما کم اثر ترین است.
ب-لحن و طنین:%38 اطلاعات ما از طریق لحن و طنین صدای ما منتقل می شود.یعنی چیزی بیش از 5 برابر کلام.کسی که صحبت را آغاز می کند،مدام باید لحن و طنین صدای خود را تغییر دهد.به کلام خود آهنگ بدهید. صدایتان را بالا و پایین ببرید. برای خود معین کنید که از ابتدا آنچه مهمتر است با صدایی بلندتر یا پایین تر بگویید.گاهی آنقدر آهسته صحبت کنید که شنونده را به زحمت و جهت گیری وادارید و گاهی چنان کوبنده و محکم بگویید که درونشان نفوذ کنید.عده ای به غلط اول خیلی آهسته سخن می گو یند و بعد بتدریج تن صدای خود را بالا می برند.
ج-حرکات:آنچه که تا کنون گفتیم یعنی کلام و طنین در مجموع %45 اطلاعات ما را منتقل می کند. %55 درصد بقیه،یعنی بیش از نیمی از آن، از طریق حرکات منتقل می شود.دقت کنید.بیش از نیمی از اطلاعات ما را حرکات ما منتقل می کنند.پس:متناسب با کلام خود حرکت کنید. دست خود را حرکت دهید. گاه لبخند بزنید. گاه چهره در هم بکشید.گاه بی اعتنا باشید و گاهی محکم و نرم چشم به جایی بدوزید.
ترکیبی منطقی برای نفوذ:
برای نفوذ کلام و تأثیر گذاری مطلوب،شما باید سه شیوه کلام ولحن و حرکت را با هم استفاده کنید. این بدان معنا نیست که شما هنگام صحبت کردن،خود را به در و دیوار بکوبید.ابداً.
شنیدن شرط صمیمیت
ما اغلب تند تند اطلاعات می دهیم و خاطره تعریف می کنیم و شوخی می کنیم و نظر می دهیم و حرف می زنیم.
حرف زدن ضد صمیمیت است. انسانها بیشتر تمایل به گفتن دارند تا شنیدن.روانکاوی که سریع راه حل ارائه می دهد و درباره راه حل ها گفتگو می کند، عملاً تأ ثیر گذاری خود را کم می کند.محبوبیتی که شما به دنبال آن هستید،با سکوت میسر می گردد نه با گفتن.بشنوید. بشنوید. و باز هم بشنوید.وقتی کم ترحرف می زنیم کم تر هم دروغ می گوییم،مبالغه می کنیم،مسخره و انتقاد می کنیم و کمتر پشت سر دیگران حرف می زنیم،و همین موضوع،شخصیت مثبت تری را در ذهن دیگران از ما ایجاد می کند که به صمیمیت ما کمک می کند.
هنر گوش دادن
دیگران دوست دارند از خودشان، از مسائل و مشکلاتشان، از موفقیتها و کامیابی هایشان و از موضوعات مورد علاقه خود حرف بزنند اما نه برای یک شنونده انفعالی و بی تفاوت، بلکه برای یک شنونده فعال.وقتی شما چشم به چشم گوینده، صرفاً سکوت می کنید او گمان می کند شما سراپا گوشید!شما در این حالت یک شنونده انفعالی و بی تفاوت هستید که گوینده کاملاً درک می کند. نوع دیگری از شنونده غیر فعال بودن، این است که در حین صحبت گوینده، سر خود را بالا و پایین ببرید و به نشانه:«حرف شما را تأیید می کنم»یا«درک می کنم»سر خود را تکان بدهید و حال آنکه حواستان جای دیگری است.
شنونده فعالی باشید:
وقتی یک نفر رو در رو برای شما صحبت می کند، یکی از بهترین روشها سؤال کردن است. وقتی سؤال می کنید نشان می دهید که واقعاً حواستان پیش اوست.بهترین پرسشها، پرسشهایی هستند که حالت قیدی دارند و بیشتر بر مکان، زمان و وضعیت تأکید می کنند . سؤالات قیدی به گوینده دو چیز را نشان می دهند:1-حواس شما کاملاً جمع است .2-حتی زمان و مکان برایتان اهمیت دارد.
سؤالاتی مثل ((کی))؟((کجا))؟و... سؤالاتی عالی هستند و احساس خوبی را در گوینده نسبت به شما ایجاد می کند.بر عکس، سؤالاتی مثل((چی؟))،((چه گفتی؟))و... سؤالات بسیار بدی هستند که تأثیر منفی در ذهن گوینده می گذارند. این سؤالات ،ضد صمیمیت هستند.((چی گفتی))؟ یعنی من اصلاً حواسم نبود و این خیلی ناراحت کننده است.یک نوع دیگر از سؤالات،که در کلینیکهای روانکاوی هم فراوان استفاده می شود تا بیماران یا مراجعین،تشویق شوند که بیشتر بگویند،سؤالاتی است که با تکرار یکی از کلمات گوینده (معمولاً آخرین کلمه)با تغییر آهنگ پرسیده می شود.
چند نکته در مورد فعالانه شدن:
1-هنگام گوش کردن،نظر شخصی ارائه ندهید. راه حل نگویید. فقط و فقط در مقام جذب اطلاعات قرار بگیرید.
2-شنونده خسته و کلافه ای نباشید.
یک سؤال طلایی:
برای اینکه نشان دهید واقعاً از شنیدن لذت می برید، یک سؤال طلایی وجود دارد که باید در پایان صحبتهای گوینده عنوان شود.
و این سؤال این است((دیگه چی؟))
کشف نکات مورد علاقه مخاطب
برای برقراری ارتباط صمیمانه و تأثیر گذاری در نخستین لحظاتی که با کسی ارتباط برقرار می کنید،دریابید که او به چه چیزهایی علاقه مند است. توجه داشته باشید که نکات مورد علاقه شخص، الزاماً مواردی نیست که به آن مشغول است. سؤالاتی بپرسید که جنبه های ذوقی و هنری و یا سرگرمی و تفریحی،داشته باشند اصولاً مردم خیلی دوست ندارند در مورد آنچه به نظر وظیفه آنها می آید صحبت شود.(مثل شغل و یا تحصیل)
کشف روش ارتباطی افراد
در بحث کیفیتهای فردی گفته می شود که انسانها غالباً یکی از کیفیتهای سمعی، بصری یا لمسی را بروز می دهند.
اگرچه شما در عین حال می توانید هم سمعی، هم لمسی و هم بصری باشید که معمولاً هم هستید، غالباً یکی از کیفیتها غالب است.
افراد بصری
بصری ها افرادی هستند که به کیفیتهای دیداری توجه دارند و تصاویر برایشان بیشتر قابل توجه است. از آنچه دیده اند بیشتر صحبت می کنند.هیجانی ترند.از حرکات دست بسیار استفاده می کنند.
افراد سمعی
اینها، بیشتربه کیفیتهای شنیداری توجه دارندواز آنچه شنیده اند بیشتر صحبت می کنند. کلام و طنین و آهنگ را به خاطرمی سپارند.آهسته صحبت می کنند.
افراد لمسی
این افراد بیشتر به کیفیتهای لمسی توجه می کنند. از آنچه لمس کرده اند بیشتر حرف می زنند. خیلی آرامند و هیجانشان کم است.
با بصری ها چگونه رفتار کنیم
افراد بصری به ظاهر ما، رفتار ما و هر آنچه بیشتر به چشم می خورد توجه دارند.بصری ها عاشق گل اند. و دوستدار هدیه اند. به کاغذ کادو و هدیه علاقه مندند. به اینکه از دید دیگران چگونه اند خیلی اهمیت می دهند.با بصری ها باید پر شورتر بود، باید خلاصه گفت، برای این افراد در حرف زدن حرکات مهم تر از لحن و طنین است.
با سمعی ها چگونه رفتار کنیم
سمعی ها به طعنه ها، به گفتار مؤدبانه، به اظهار علاقه گفتاری،به گفتن جمله((دوستت دارم))، به موسیقی و خوش آهنگی صدا توجه دارند.یک ((آفرین)) برای یک سمعی هزار بار بهتر از ((یک شاخه گل می ارزد))
با لمسی ها چگونه رفتار کنیم
لمسی ها بسیار ملایمند. آنقدر که به نظر بعضی ها شل و ولند. اما در ملایمت آنها متانت هم هست. لمسی را باید در آغوش کشید. دستانش را باید به گرمی فشرد و دست تحسین و صمیمیت بر پشتشان زد.آنقدر که با نوازش و در آغوش کشیدن و بوسیدن میتوان محبت را به آنها ابراز کرد با هدیه و ((دوستت دارم)) نمی توان.لمسی ها آرام ترند و احساسشان عمیق تر . آنها ملایم صحبت می کنند.
چگونه به کیفیت حسی افراد پی ببریم؟
شاید برایتان این سؤال پیش آمده باشد که چگونه به اینکه شخصی لمسی،بصری و یا سمعی باشد پی ببریم که بر اساس آن با او رفتار کنیم. خوشبختانه خیلی ساده است فقط کافیست به صحبتهای فرد توجه کنید. منتها بهتر است از او بخواهید خاطره ای شیرین را تعریف کند. همیشه به یاد داشته باشید که هرچه سرعت و هیجان در صحبت او بیشتر باشد آن فرد بصری است، اگر سرعت متوسطی داشته باشد سمعی است و اگر خیلی ملایم و بی هیجان حرف بزند لمسی است.
الگو برداری
الگو برداری از کیفیت حسی، از واژه ها، از لحن و طنین و از حرکات راهی فوق العاده و مؤثر در نفوذ به دنیای مخاطب است. ببینید چگونه با شما صحبت می کند لحن و طنین او چگونه است و تکیه کلامش را بشناسید و شما هم از همانها استفاده کنید. یکی از راههای الگو برداری حالت هاست . برای آنکه شما در ابتدای امر به دنیای فرد مقابل نفوذ کنید، باید نشان دهید که روحیه و احساس مشابه دارید. پس تقلید از وضعیت جسمانی فرد مقابل و نوع گفتار او نیز راهی برای نفوذ و صمیمیت است. و اما یک نکته بسیار مهم اینکه ما مطلقاً قصد نداریم مردم فریبی کنیم و یا هر روز و هر ساعت به یک شکلی باشیم. تنها و تنها، قصد داریم به دنیای مخاطب نفوذ کنیم تا حرفها و منظورهای خود را بهتر و مؤثر تر به او انتقال دهیم.
صمیمیت در شروع ارتباط
سلام و دست دادن:
واژه(( سلام ))اگرچه یک کلمه چهار حرفی خشک و خالی به نظر می رسد، اما اولین وسیله نفوذ و ارتباط است. با صدای بلند سلام کنید. سلام کردن یعنی آرزوی سلامتی شخص مخاطب را داشتن. با لحنی گرم و بیانی زیبا،عاشقانه و شادمانه،خوشحال از این ارتباط.
دیگر آنکه دست بدهید. حدیث و روایات فراوان داریم که فشردن دست صمیمیت ایجاد می کند.از روی عادت و غریزه دست ندهید. در دست دادن پیشقدم باشید و در رها کردن دومین نفری باشید که دستتان را شل می کنید و می کشید.((تأثیر روانی این کار بسیار زیاد است))
تبسم و نگاه کردن
نگاهی متبسمانه داشته باشید. تبسم یعنی:رضایت خاطر-یعنی علاقه مندی-یعنی شادمانی و عشق در دیدار. تبسم یعنی از دیدار شما بسیار خشنودم.تبسم چهره شما را زیبا و جذاب می کند.
چگونه جذاب باشیم
بیش از هر چیز باید بگوییم جذابیت چیزی است جدا از زیبایی. اکنون ببینیم چگونه می توانیم جذاب باشیم:
1-ظاهری آراسته داشته باشید:
مرتب باشید، تمیز باشید. برخی ها به غلط تصور می کنند برای جذاب شدن باید فرمهای عجیب و غریب لباسهای غربی را بپوشند آنچه مهم است این است که مرتب و تمیز باشید و در عین حال ساده
.
2-بیشتر سکوت کنید
غالباً افراد برای اینکه جذابتر شوند، بیشتر شلوغ می کنند و به خطا می روند. آنها که بیشتر صحبت می کنند و فراوان حرف می زنند، از جذابیت خود می کاهند.
3-نرم و ملایم سخن بگویید:
جیغ نزنید. داد و هوار نکنید. خود را به در و دیوار نکوبید. آدمهای عصبی و خشن و داد وهواری برای صمیمیت،نا مناسب و غیر قابل اعتمادند.
4-فرد محترمی باشید
کسانی که به هتاکی و ناسزا گفتن زبان می گشایند و به تحقیر و تمسخر دیگران مشغولند،شاید به ظاهر جذابیتی داشته باشند اما این جذابیت جنبه روانی ندارد و تأثیر ذهنی مطلوبی نمی گذارند.
5-زیاد شوخی نکنید اما فراوان تبسم کنید:
در تبسم، سنگینی و متانت است و جذابیت. ولی در خنده و شوخی فراوان، سبکی است و کاهش جذابیت.
6-قاطعیت یعنی جذابیت:
کسانی که قدرت ((نه)) گفتن دارند و بازیچه این و آن نمی شوند،جذابند.
7- امیال و غرایز خود را کنترل کنید:
کسانی که شخصیت مسلط دارند و بر غرایز و امیال خود تسلط بیشتری دارند، کسانی که بر میل جنسی و میل به غذا خوردن و هیجانات خود مسلط هستند، جذابیت معنوی دارند.
صمیمیت بعد از شروع ارتباط
1-از ته قلب مخاطب خود را دوست داشته باشید
2-کشف تاریخ تولد
3-استفاده از نام ((وقتی هدیه می دهید حتماً یادتان باشد نام شخص را در گوشه ای از هدیه خود قید بدهید))
4-همدردی
5-وچه صمیمیتی با عیادت میسر است
6-کشف و رفع نیاز دیگران((قبل از اینکه شخص بگوید شما نیازهای او را کشف کنید))
فن نصیحت کردن و رفع نیاز
مشکل را مشکل خود هم بدانید. غیر مستقیم موضوع را انتقال دهید: یکی این کار را کرد و چنین شد. اگر شما اکنون قادر نیستید دقیقاً تشخیص دهید که باید نیاز را رفع کنید یا نه، توصیه می کنیم تا اطلاع ثانوی تنها وقتی به رفع نیاز دیگران بپردازید که خودشان از شما می خواهند.
نفوذ کنید
تحسین تواناییها
یکی از روشهای برقراری ارتباط صمیمانه، تحسین تواناییهای فرد است.اکنون دیگر به صورت یک قانون درآمده است که قبل از آنکه از چیزی در یک فرد انتقاد کنید، ابتدا یک توانایی یا استعداد او را تحسین کنید.
اظهار علاقه کنید
دست افراد لمسی را بفشارید. برای افراد بصری کادو بخرید. به افراد سمعی با گفتار خود ابراز علاقه کنید.((دوستت دارم))، وقتی از دل برآید، بر دل هم می نشیند. این جمله را به فرزندان، به والدین خود، به دوستان و به همسرتان حتماً بگویید.
انتقاد نکنید
انتقاد باید جنبه سازنده داشته باشد. انتقاد سازنده، انتقادی است که:
1-همیشه به دنبال تحسین نکات مثبت و ذکر ویژگیهای خوب باشد.
2- از هر توهین و بی احترامی و لحن تند، کاملاً به دور باشد.
3- جنبه راهنمایی و اصلاح کنندگی داشته باشد.
4- به صورت قوانین عمومی بگویید که شما و دیگران را هم فرا بگیرید.
5-حتی الامکان به صورت غیر مستقیم بگویید.
6- راه حل و پیشنهادی هم داده شود.
7- اینطور شروع شود:بهتر نیست که ... فکر نمی کنی که اینطور بهتر باشد... نظرت چیست که از این به بعد... و...
8-حالت مشورت و نظر خواهی به انتقاد خود بدهید.
منافع دیگران را در نظر بگیرید
تا مطمئن نشده ایدکه چیزی به کسی می دهید از او چیزی نخواهید.تا منفعتی برای طرف مقابل در نظر نگرفته اید، از او درخواستی نکنید.
مجاورت
تماس تلفنی شما، هر چند مرتب باشد،اگر واقعاً مایلید صمیمیت ایجاد شود، دست کم هفته ای یکبار باید با او ملاقات کنید.تماسهای تلفنی اگرچه از قطع ارتباط،بهترند، هرگز جای ملاقات حضوری را نمی گیرد.
امپاتی
امپاتی به معنی خود را به جای دیگران قرار دادن است. یعنی اینکه تصور کنیم اگر در موقعیت فلان شخص قرار می گرفتیم و ویژگیهای او را داشتیم، چگونه فکر می کردیم، چه احساسی داشتیم، چطور رفتار می کردیم و ... همچنین در روابط دیگر نیز امپاتی را انجام دهید.
اگر معلم هستید، خود را به جای شاگردانتان بگذارید.
اگر خریدار هستید، خود را به جای فروشنده بگذاریدو...
و پس از صمیمیت
1-ارتباط بیش از حد:با دوست خود با فرزند خود با همسر خود صمیمی هستید.بسیار خوب. اما مجالی هم برای نفس کشیدن بدهید. صمیمیت اگرچه با مجاورت گسترش می یابد اما این مجاورت اگر به چسبیدن و ول نکردن بیانجامد به نفرت مبدل می شود.
2-تلاش برای بیشتر صمیمی شدن:یکی از علتهای شکست ارتباطات تلاش فرد برای صمیمیت بیشتر است.اشتباه نکنید صمیمیت با زور و تقلای شما گسترش نمی یابد.در تداوم صمیمیت شاید حتی با هم نبودن مؤثرتر از با هم بودن باشد. برای مجاورت خود حدی قایل شوید و برای صمیمی شدن کاری نکنید.
3-دخالت نکنید:همیشه وقتی کسی راز خود را به اصرار شما برای شما می گوید و شما خود آگاه و یا ناخود آگاه از مسایل شخصی اش پرده بر می دارید در مخاطب احساس بدی ایجاد میشود. او خودش هم نمی داند چرا. همینطوری احساس بدی دارد. با هم صحبت کنید. رازها را بگویید ولی فقط تا همانجا که مایلید و مایلند.
در مجموع با رعایت نکاتی که گفته شد و مراقبت از آنچه که درباره اش صحبت کردم شما می توانید نتایج بهتر و مطلوبتری را مشاهده کنید و صمیمیت نفوذ و تأثیر گذاری خود را در دیگران به وضوح می بینید و هرچه که بیشتر به این مرحله نزدیک می شوید زندگی پر بارتر و دلپذیری را تجربه می کنید. ((موفق باشید))
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
آمار
وب سایت:
